کافه 110

وقتی خلقت و چهار دیواری زمین و آدماشو میبینی از چیزای مسخره ناراحت میشی

همین که دیدت باز تر میشه

مبینی اصلا همون چیزا قدرتی داشتن

اصلا مالی نبودن....

.

.

.

کافه 108

بین چشم سر تا چشم دل

خیلی راهه

و من تازه چشم سرم باز شده.......

.

..

.

← فک میکردم چ خبره

← فک میکردم ترکوندم

کافه 107

ی کشف خیلی عجیب کردم

یسری ویژگی شگرف.

.

.

.

←o_O

کافه 106

از بیشتر جاذبه هایی ک بهشون تمایل دارم

به شدت وحشت دارم

.

.

.

.

← باید صبر کنم، تا جایگزین براش پیدا شه

← میشه، من باس صبر کنم

← اینو باید برای خودم تکرار کنم

کافه 105

دعا میکنم

آدما یا عاشق نشن

یا به هم برسن.....

.

.

.

.

← خدا بی دلیل نمیگه چشماتونو فرودارید

← من باس گوشامم فرو دارم :((

1.04E2

تو اوج شادی

یه حس خاص

میتونه ببره منو

ماورای غم

میتونه همه ی اتفاقات رو غم انگیز کنه.....

.

.

.

.

←اینو ک نوشتم، یکم یاد پست یکی افتادم

1.03E2

واس ی چیزی یا نباس تصمیم بگیرم

یا وقتی گرفتم باس مث آدم پاش وایسم

روش فکر میکنم

هر وقت اتمام حجت کردم با خودم

شروع میکنم

.

.

.

.

← مربوط به پست پایینی نه پایینیش

1.02E

من عرف نفسه

فقد عرف ربه

.

.

.

.

← یعنی من قرار نیس خدامو بشناسم :((

1.01E2

یه سری چیز هست

که نمیدونم چرا هست

فقط نیتجه میگیرم که دیگه نباس  بنویسم

.

.

.

.

.

.

.

← بعید میدونم

← ولی شاید قضیه ی همون کیسه هه باشه

1E2

مکن ای صبح طلوع......

9.9E

خیلی وقتا

خیلی هاش

شعاره

و بس!!

9.8E

دلم تنگ شده بود...

برا اینجا

صدای سکوت رو زیاد دوست دارم

.

.

.

.

← خدایا شکرت

←بابت اتفاق های زیبای جدید

ما چاره ای نداریم جز اینکه پناه ببریم به آغوش خدا