کافه 215

قطعا یکی از آرزو هام اینه که شب ها

بدون دغدغه

بیدار بمونم.....

.

.

.

.

.

.

.

← :(

کافه 214

هنوز دارم روی اون قانون هر روز یک اشتباه تمرکز میکنم

.

.

.

.

.

.

.

←خیلی پایبند و مصمم داره ب حیاتش ادامه میده

← منم بیخیال نشستم هیچ کار نمیکنم

کافه 213

امروز بعد از مدتها دلگیر شدنمو به رو آوردم

.

.

.

.

.

.

.

← شناخت حاصل شد

← بهرتین آدمای اطراف ما کسایی هستن ک کمتر از همه سعی در کشف منو زندگیم دارن...

کافه 212

من به شدت دوری میکنم از کسایی ک ازطریق شهرتشون باهاشون مواجه میشم

.

.

.

.

.

.

← همین

کافه 211

یه قانون ظالمانه ای توسط کوتاه های من بر زندگی من روا داشته شده

ب اسم

"هر روز یک اشتباه"

یعنی اصلا یادم نمیاد اخیرا روزی وجود داشته باشه که بدون اشتباه گذشته باشه

.

.

.

.

.

.

← یکی از راههای اشتباه نکردن دور سازی زمینه هاشه

← سخته ولی نتیجه ی خوب آخرش مهمه

← خدا توی قرآن میگه ما انسان رو در رنج آفریدیم

← من ترجیح میدم سهم رنج من این باشه :)

کافه 210

"هر دو راه را به اون نشان دادیم"

"ولی نخواست از گردنه بالا برود" ( فک کنم مثلا گردنه های سخت زندگی....)

"و تو چه چیز میدانی ک گردنه چیست؟"

"بنده ای را آزاد کردن"

"یا در روز گرسنگی طعام دادن"

میگه در روز گرسنگی طعام دادن

نمیگه در روز سیری طعام دادن

میگه هنر اینه ک گرسنت باشه و ببخشی

میگه چراغی ک ب خانه رواس ب مسجد حرام نیست

حضرت علی سه تا نون داشت، سه تاشو میداد به سائل

نمیگفت چراغی ک ب خانه رواس ب مسجد حرام است

نمیگفت

.

.

.

.

.

.

.

.

← با ضرب المثلا میونه ی خوبی ندارم

← از واژه ی فقیر هم خوشم نمیاد

← نمیدونم چرا

← منبعش سوره ی بلد

کافه 209

اینکه هی میام ی چیزی بنویسم یادم میره

خر است.

.

.

.

.

.

.

← اینکه من دلداری دادن بلد نیستم خرتر است

← خود خرتر :|

کافه 207

مهم تر از پیروز شدن

پیروز موندنه

.

.

.

.

.

.

← مهم تر از عمل کردن،پای عمل مونده

← زیر عمل دووم اوردنم خوبه :(

کافه 206

ما یا شاید من

زیاد ناراحت نمیشم

مگر اینکه مرتکب اشتباه بزرگی شده باشم

.

.

.

.

.

← :(

← :(((((((

کافه 205

از وقتی تصمیم گرفتم شبا زود بخوابم

اون آرامش شب و سکوتش

تبدیل شده به وحشت

.

.

.

.

+ ساعت چهار صبح و من شب بدی ساختم

+ شب خیلی بدی

کافه 204

o_O

یعنی این حسِ سیرِ نزولیِ نمودارِ زیباییِ کافه هایِ این وبلاگ، بر اساسِ گذرِ شماره،تا 251 تنها ب دلیلِ القایِ حسِ خوبِ عددِ مضربِ صد، ادامه خواهد داشت؟؟؟؟!!!!

یعنی واقعا اتو این هیری ویری چی میگه این؟؟؟

 فازش چیه؟؟؟

.

.

.

.

.

.

← حس بی معنیه بی منطق مسخره ی بی نمک :|

کافه 203

باس ب خودمون سخت بگیریم

تا بتونیم راحت زندگی کنیم

.

.

.

.

.

← اینو ی بار دیگه گفته بودم ب گمونم

← من آرامش وجدان روح و قلب رو ترجیح میدم

کافه 202

تغییر زیادی توی ظاهر وبلاگ ایجاد نشد

اما من زیاد وقت گذاشتم

و این باعث میشه وبلاگو دوست تر داشته باشم

و من اینو نمیخوام

.

.

.

.

.

.

← دوستای خوب، خیلی خوبن

← براتون آرزوشون میکنم

کافه 201

یه مدت نسبتا طوالانی هست ک لذت بخش ترین لحظات زندگیم سکوت و سیاهی آخر شبه

ی مدت نسبتا کوتاهی هست که تصمیم گرفتم شبا زودتر بخوابم

.

.

.

.

.

.

← و این دومین تصمیم دردناکه من خواهد بود

← مهم نی.. انجامش میدم

کافه 200

بهترین دوستای من

کسیایی هستن که بین منو اونا

 واژه هایی مث عزیزم و گلم و عشقم و نازم و غیره و ذلک.... کمتر از بقیه و خیلی کمتر از بقیه ردو بدل میشه

.

.

.

.

.

← اصلا خوشم نمیاد ازین واژه ها

← این پست رو صرفا به خاطر اسمش دوست دارم

← شاید چون 200 عدد رند و دوست داشتنیی هست

← شاید هم برای القای حسی ک انگار هر صد سال ی بار ب این اعداد برمیخورم :|

1.99E2

چه استراحت خوبیست در جوار خودم

خودم برای خودم با خودم در کنار خودم

.

.

-› احسان افشاری

کافه 198

← =! ->

اگه این خلاصه ی خاطره ای باشه ک نشد بنویسم

.

.

.

.

.

← نتیجش اینه که تو روی کسایی ک حرف حساب دارید باهاشون.... خیلی نخندید...پرو میشن  :|

کافه 197

اصلا نمیشه من ی روز مث آدم زندگی کنم

یه روزم حواسم ب کارام هس

ی چیزی باس بیاد خرابش کنه

.

.

.

.

.

.

← عذاب جدان :((

کافه 196

امروز برای اولین بار

از تلاش دست کشیدم

کار اشتباهی کردم

اگه ادامه میدادم قطعا موفق میشدم

.

.

.

.

.

.

← احتمالا نا امیدی نبوده... خستگی بوده :(

کافه 195

ب من بیشتر ازین وبلاگ نیومده

.

.

.

.

.

.

← حال اینستاگرمیاو ندارم

← باس خودم نباشم

ما چاره ای نداریم جز اینکه پناه ببریم به آغوش خدا