بهش میگم یکی از ویژگیای منو بگو
میگه نمیشه مرز بین علاقهمند بودنت ب یکی با متنفر بودنت ازش رو تشخیص داد
.
.
.
.
.
.
.
-› وووووه
-› من چقد خفنم ^_^
بهش میگم یکی از ویژگیای منو بگو
میگه نمیشه مرز بین علاقهمند بودنت ب یکی با متنفر بودنت ازش رو تشخیص داد
.
.
.
.
.
.
.
-› وووووه
-› من چقد خفنم ^_^
ی جوری برنج درست میکنم ک اگه یه ذره دستاتو آردی کنی قشنگ میتونی باهاش خمیر بازی درست کنی
شیر برنج دارین؟؟
عینهو شیربرنج شده :)))
اونجایی ک تریس توی چشمای فور نگاه میکنه و بهش میگه ایتس می میگه ایتس می
میگه لوک ات می ایتس می
.
.
.
.
.
.
.
-› it's me
نوشته بود روزی میرسه که به جای دستمال کاغذی با صد تومنی دماغتو پاک کنی به صرفه تر باشه :/
.
.
.
.
.
.
-› رسید
-› واسه دوران محمود احمدینژاد بود
گویا اشترنبرگ اگه درست نوشته باشم درباره انواع و حالات و علل عاشقی چیزایی نوشته
ک من خیلی خوب تونستم گذشته ی اونا رو از آدمایی ک بهشون علاقه مند میشدن حدس بزنم
.
.
.
.
.
.
-› البته مطمئن نیستم
-› اما شواهدیم هستن دال بر حدسیات
-› کاش میتونستم کاری کنم براشون :(
ولی من خوشحالم که توی کشوری زندگی میکنم که وقتی همه ی شهر به خواب رفتن.. از گلدسته هاش زمزمهی مسحور کننده ی اذان به گوش میرسه
.
.
.
.
.
.
.
-› مخصوصا وقتی هوا بهاریه
-› وقتی حالت از این صدا خوبه :)
با موزیک گوش دادن نمیشه فکر کرد
فقط میشه رفت تو حس
.
.
.
.
.
-› حداقل تایماتونو نصف کنید
-› نصفشو برید تو حس نصف دیگشم فکر کنید :/
ولی اونایی ک نصف شبا توی قسمت وبلاگای بروز شده ی بلاگرای مختلف میچرخن
آدمای پاک و آرامین :)
.
.
.
.
.
.
-› معمولا
ی دسته از کسایی ک تعامل باهاشون برام خیلی آزار دهندس
کسایین ک میل ها شون کنترلشون میکنه
ک بعد از مدتی این امیال اطرافیان اون آدم رو هم تحت کنترل میگیره
.
.
.
.
.
.
-› هوسای اون برای منم داره تعیین تکلیف میکنه
-› اینش دیوونم میکنه
هیچی به اندازه نظام فکری آدمو آروم نمیکنه
.
.
.
.
.
.
-› تازه فهمیدم :|
-› یکم دیره احساس میکنم :/
خداوند مقرب ترین بندگان خود را از میان عشاق برمیگزیند..
.
.
.
.
.
.
-› شهید آوینی میگن
-› :)
گذشته از دوره جواب گرفتن
من از ریاکشنات ب سوالای من
من از نوع سوالای خودت
تحلیل میکنم
.
.
.
.
.
.
-› چ ربطی ب باحال بودن داره -_-
از کلیشه های ازدواج متنفرم
کلیشه هایی که همه بلدشونن
.
.
.
.
.
.
.
-› میان با من راجع به این مزخرفات صحبت میکنن
-› و من فقط باید از اینکه بهترین حرفایی ک برای گفتن دارن این سطحی نگریاس حرص بخورم همش
میتونم از توی همین خویش تعریف داریا
یه رشته کثافت بکشونم بیرون
.
.
.
.
.
-› نمیگم.. فقط چون اعتراف ب خطا فقط باس پیش خدا باشه
-› شایدم نمیگم چون نمیخوام خراب شم
-› دیدی چجوری کثافتا لای درز و دورز حرفا و کارامون قایم میشن
-› لعنت