ملاک برتری آدما

حرف بقیه ی آدما نیست

ما نیومدیم تو دنیا که خودمونو واس آدما ثابت کنیم......

ما اومدیم تا خوب بودنمونو واس یه نفر ثابت کنیم

همین

بعدش.... هر چی باشه...میدونم خوبه

عشق شاید قشنگ ترین حسی باشه که هر کسی میتونه داشته باشتش

.

.

.

.

.

←خیلی بعد تر نوشت: عشق مطمئنا قشنگ ترین حسی هست که هر کسی میتونه داشته باشتش :)

یسری چیزا جنبه میخواد

واس اینکه توش گم نشی

مث ثروت

مث شهرت

مث شادی

مث حس خوب

.

.

.

.

← این غمها دوست داشتنی ان

← :)

بلاگفا امید میداد

تا روزای آخرش مخاطباشو امیدوار نگه داشت

درسته اولی ک فهمیدم اینهمه اطلاعاتم پریده خیلی شوکه شدم

درسته که بلاگفا میگفت نسخه ی پشتیبان داره

درسته که گفت ماه های آخر...به جای سالهای آخر

اما می ارزید به چند ماه امید داشتن و غصه نخوردن

شوکه شدم

تموم شد

رفت

این اتفاق عمدی نبود

یه اشتباه بود که مطمئن باشید بیشترین حجم غصه هاش برای کادر بلاگفا بوده

.

.

.

← احتمالا

← حتی اگه این نباشه من ترجیح میدم اینجوری فکر کنم تا کمتر ناراحت باشم....

← تا وجدانم واس تهمت زدن به کسی  منو سرزنش نکنه

بعضی وقتا هست

همه چی داره خوب پیش میره

اما آدم عجیب ناراحته

خیلی عجیب، خیلی زیاد

.

.

.

.

.

.

← اینجا فقط یه نفر نیازه که از گریه کردن من ناراحت نشه

← تا راحت گریه کنم........

وبلاگم حذف شده

خیلی ناراحتم

اما یکی بهم یاد داد پایبند دنیای مجازی نشم

یعنی رفت

که رفت

فدای سرم

← :((

انصافا

سخته همه کارا واسه رضای خدا باشه

خیلی سخته

.

.

.

.

.

← براتون از پسش برومدن رو دعا میکنم

دارم بیهوش میشم، اما نباید بخوابم

.

.

.

.

← نباید بخوابم

← نباید بخوابم

← نباید بخوابم

.

.

.

.

.

.

← برای اولین بار یه لوگو طراحی کردم

← خستم، ولی راضیم، و این کافیه

← خدایا شکر

یادم نمیاد آخرین باری که به اندازه ی این روزا پر کار بودم کی بود

.

.

.

.

.

← به شدت خستم

ذهن ، اتاق و سیستمم پر از مسائل در هم برهم و پیچیده است که باید یکی دو هفته بشینم با دل سیر مرتبشون کنم

شیش فارسیو چهار انگلیسی وقتی تند تند بنویسی و با ی دوربین بی کیفیت ازش عکس بگیری و بفرستی واسه من گره گوری شبیه هم میشن و

 میشه چنین که من سه ساعت زل میزنم به راه حلم و راه حلش و که چرا علی رغم اینکه اعدادو اشتباه نوشته جوابش درسته

خواهشا یا همه اعدادو انگلیسی بنویسین یا فارسی

← گره گوری (کچل و لاغر و سیاه به قول ادبیات دو یا سه بود ب گمونم که البته شکست نفسی بود )

"بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل‌قلم!  :)"

الان یعنی من جمع کنم برم ؟!

.

.

.

← :/

← :))

این کنکورم شده بساط کاسبی واس یسریا

طرف میاد اِن(n) تومن پول میگیره سوالا کنکورو حدس بزنه واس بچه ها

جمع کنید بابا

اونروز نشستم جلو مامانم دارم زار زار گریه میکنم میگم مامان ببخشید من دختر بدیم

خیلی جدی بهم میگه حالا اشکال نداره خدا رو شکر کن یه مادر خوبی داری کی ازین مادرا داره ://

" با خدا باش پادشاهی کن.. بی خدا باش هر چه خواهی کن"

مامان، ب من، در مواقع نگرانی

آرامبخش خوبیه

← بعضی وقتام هست آدم روش نمیشه دعا کنه

نباس واس "فرزند" انتخاب کرد

باس بهش انتخاب کردنو یاد داد

← دیده میشن کسایی که والدین دورشون حصار کشیدن و اونا الان بزرگ شدن و حصار شکستن و دیده میشن کسایی که خودشون اطراف خودشونو حصار کشیدن و حاضر نیستن پاشونو فرا تر بزارن

← چرا من اینتر میزنم فاصله نمیندازه؟!

← :////////////////

"سالها میگذرد حادثه ها میآید

                            انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم"

← یسری چیزا رو سعی میکنن نابود کنن ...تو قلب مردم

← مثلا آقای جنتی که گفتم

← اما یسری چیزای دیگه رو (ک احتمالا نمیتونن به نابودیش امیدوار باشن) سعی میکنن تحریف کنن

← مث امام خمینی

← دیدم که میگم!

مامان، قبلا، وسط بحث با من:

- این چه طرز حرف زدنه

+ مگه چی گفتم؟

- کسی به مادرش میگه "نفهم"

+ من کی گفتم "نفهم"؟؟؟!!!

- نه بیا بگو

+ :/

.

.

.

.

.

← :))))