دلم میخواد این آینه خودبینی رو از جلوی چشمام بردارم اما آینه تویی و این تصویر منه. در تو
- ۱۴۰۴/۰۸/۲۲ ۱۸:۳۶
دلم میخواد این آینه خودبینی رو از جلوی چشمام بردارم اما آینه تویی و این تصویر منه. در تو
آره به نظر میرسه سطح نازنازی بودنم انقدر بالاست که فقط خدا ازش برمیاد مراقبم باشه.
انقدر برای یوزارسیف جک ساختن و بهشون خندیدیم که غریبم با اینکه بگم «اون عمیقا تاثیر گذار بود»
ح. حرف های اشتباه رو انقدر زیبا میگه که دقیقا همون موقعی که مطمئنم داره اشتباه میگه هم میپذیرم.
میگن یوسف ۱۸ سال توی زندان زلیخا اسیر بود و ۲۱ سال توی صدا سیمای ایران. من هم یه بار سال ۸۷ در حالیکه خیلی چیزا رو نمیفهمیدم اینو دیدم و یه بار الان
زندگی زمینی:
چون درامد نسبتا خوبی دارم، میتونم خیلی از کارایی رو انجام بدم که دقیقا به خاطر شغلم هرگز براشون وقت ندارم.
شاید هم نتیجه استراتژی جدید غیر منطقی واقع گرایانه «اون کاریه که باید انجامش بدی؟ اوکی. خودتو پرتاب کن توش. تایم نداری؟ اوکی. چاره ای هم نداری!» باشه
با هر سناریویی زندگی رو تصور کنم یه تراژدی دارک از توش در میاد. مامان و بابا منو رو از نظر روحی لای پر قو بزرگ کردن و حالا دارم با قسمتای واقعی و تلخ و غیر دلخواه زندگی، چیزایی که هیچ راه فراری ندارن، هیچ انتهایی ندارن و هیچ حد کمالی براشون قابل تصور نیست مواجه میشیم. دلم میگیره و تشخیص نمیدم این صرفا یه اختلال هرمونیه یا یه واقعیت دردناک
من برای شروع کارام برنامه ریزی نمیکنم. بدون برنامه اونا رو شروع میکنم و بعد برای انجام دادنشون برنامه ریزی میکنم.
دلم میخواد با یه نفر در مورد اینکه چقدر شدت غیر حرفه ای بودن این تیم داره منو اذیت میکنه صحبت کنم اما هیچ کس هیچ درکی نداره.
یه کاری میخوام انجام بدم و عملکردم توش افتضاحه و هیچ ایده ای ندارم. اینجور موقع ها دلم میخواد یه قرص شفا بخش، یا غول چراغ جادو یا یه چوب دستی داشته باشم و برای همین به ائمه متوسل میشم
لینکدین واقعا جای خوبیه
من اونجا با چند پرفوسور شریف و هاروارد و ایرانی های مایکروسافت و گوگل کانکت شدم و فکر میکنم این عالیه
.
.
.
› کانکت مثل فالوعه، دو طرفه
هنر ظریف رهایی از دغدغه ها رو توصیه میکنم
همین ورژنش رو
بقیه ورژن هاش کمی بی ادبانس
دوست دارم ایدئولوژی های خیلی سطح بالا بدم. اما در حال حاضر تنها خروجیم اینه که هر لحظه به حماقت ها و اشتباهات جدید تری از خودم پی میبرم و به هر صورت خرسندم که اینا رو میبینم.
فکر میکردم یه بچه ۱۱ ساله هیچ فهمی از عشق نداشته باشه. خب. من هم درکی نداشتم. اما فهم چرا. زیاد. کافی.
واقعا ایده ای ندارم که چطوری میشه curly ها رو هشت نه ساعت زیر مقنعه سالم نگه داشت