5.127E3

وقتایی آغوشت رو میخوام میرم لابلای حجم لباس های پشت در

.

.

.

تو میدونستی دخترا بغلی ان و منو دختر آفریدی

  • ۱۴۰۳/۰۹/۲۰ ۱۰:۵۸
5.126E3

خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد

آرزومند نگاری به نگاری برسد

  • ۱۴۰۳/۰۹/۱۸ ۲۱:۳۵
5.125E3

شبایی که خوابم نمیبره، دلم میخواد دستامو نگهداری، آغوشت رو اطرافم پیله کنی و توی گوشم شعر زمزمه کنی

  • ۱۴۰۳/۰۹/۱۶ ۰۰:۰۴
5.124E3

حتما میدونید

پناهیان میگه «آمرزیدن»

یعنی خدا یه اشتباه رو کلا از زندگیت حذف کنه، اثراتش هم از بین ببره. انگار هرگز همچین اتفاقی نیافتاده.

.

.

.

.

› چجوری میتونم در مورد اشتباهاتی که هر روز دارم نسخه های بروز تری ازشون رو ارائه میدم همچین چیزی رو طلب کنم؟

› ایده ای ندارم

  • ۱۴۰۳/۰۹/۱۵ ۲۳:۳۷
5.123E3

اون حالِ خیلی بدت زهرا

شبیه عذابِ اون اشتباهت بود..

  • ۱۴۰۳/۰۹/۱۵ ۲۳:۳۱
5.122E3

کسایی هستن که بدترین روز های زندگی من رو رقم زدن (البته توی دنیای یه دختر بچه صورتی قلب شیشه ای) و حالا به اندازه پشیزی ارزش ندارن. حتی اونقدر که بخوام تلافی کنم.

.

.

.

› حس میکنم حالِ خوبی که الان دارم، تلافی بدی هاییه که برام میساختن و میخواستن و این کافیه

  • ۱۴۰۳/۰۹/۱۵ ۱۵:۴۴
5.121E3

توی اتوبان، ۱۱۰ یا ۱۲۰ تا داشتم میرفتم. یهو یه لاستیک جلوم ظاهر شد. فرمون رو یکوچولو پیچوندم که به لاستیک نخورم، و خب. دیگه نتونستم ماشین رو کنترل کنم.  خیلی ترسناک شد و

خدا خیلی هوامونو داشت..

.

.

.

› خداروشکر

› هیچی نشد

  • ۱۴۰۳/۰۹/۱۰ ۲۳:۵۰
5.12E3

احساس میکنم ترانه‌سراهایی که برای ملودی ها، متن درخور ملودی نمینویسن 

اون دنیا باید پاسخ اعمال و کارهاشون رو بدن :/

  • ۱۴۰۳/۰۹/۰۷ ۱۳:۳۵
5.119E3

اگه یه موقع نیاز به اصلاح قیمت توی یه رمز ارز داشتید. کافیه بهم بگید که مقداری ازون رو بخرم 

.

.

.

.

› دیروز صبح ۴ تا ارزایی که بهشون خیلی اطمینان داشتم رو خریدم.

›ظهرش کل مارکت اصلاح قیمت خورد :))

  • ۱۴۰۳/۰۹/۰۵ ۱۸:۳۱
5.118E3

خدا کس و کار مسلموناس

.

.

.

.

› الله ولی الذین آمنوا

› قرآن رو با ترجمه علی ملکی بخونید. اپ‌‌ش هم هست

  • ۱۴۰۳/۰۹/۰۵ ۱۲:۲۵
5.117E3

گاهی خودم رو میبینم، در حالیکه سرم رو انداختم پایین که با خدا چشم تو چشم نشم آگاهانه کاریو میکنم که میدونم اشتباهه. میدونم ارامشم رو میگیره. میدونم عزتم رو لکه دار میکنه.

.

.

.

› تقوا معنای خیلی زیبایی داره. حتما میدونید. اینکه مراقب رفتارمون باشیم.

› ولی چندان هم راحت نیست.  مخصوصا اگه در مورد کارایی باشه که در موردشون خیال پردازی کردیم.

› هیچ ایده ای ندارم

  • ۱۴۰۳/۰۹/۰۴ ۲۰:۱۸
5.116E3

منم یسری خاطره دارم که میتونم سالها باهاشون گریه کنم. میتونم زنده نبودنم رو به بودن توی اون خاطرات ترجیح بدم

  • ۱۴۰۳/۰۸/۲۹ ۲۳:۲۰
5.115E3

شما هم پشت شونه های مامان باباتون بال میبینید؟

  • ۱۴۰۳/۰۸/۲۸ ۲۲:۲۴
5.114E3

چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی...

  • ۱۴۰۳/۰۸/۲۸ ۰۰:۴۰
5.113E3

روم نمیشه از خدا چیزایی رو بخوام که بیشتر آدما به خاطر نداشتنش اذیت میشن

  • ۱۴۰۳/۰۸/۲۳ ۲۳:۱۷
5.112E3

من با استرس کلا زندگیم مختل میشه

اما احسان میتونه برای غروب فردا برنامه بریزه و سرشب بخوابه

.

.

.

› و من در حالیکه میخواستم ساعت ۴:۳۰ پاشم، هنوز خوابم نبرده

  • ۱۴۰۳/۰۸/۲۲ ۰۱:۲۸
5.111E3

من بارها خودمو توی آغوش تو رها کردم

اما او فکر نکنم

هواشو داشته باش

  • ۱۴۰۳/۰۸/۲۱ ۲۱:۴۱
5.109E3

احسان! خیلی از نا‌ آرومی ها بین بازو های تو حل میشه

و اگه خیلی زیاد بشه بین دستای خدا

.

.

.

.

› دلواپس اینم که بعد از این صعودِ سخت و ترسناکی که خدا قدم به قدمش دو تا دستاشو اطرافم حصار کرده

› یادم بره کجا بودم و چجوری اومدم بالا

  • ۱۴۰۳/۰۸/۱۹ ۱۸:۲۸
5.108E3

گر نگهدار من آن است که من میدانم

شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد

  • ۱۴۰۳/۰۸/۱۸ ۱۰:۱۵
5.107E3

تو مغزت منفعت محور هست و حتی برای دلسوزیت هم سود و زیان محاسبه میکنی

  • ۱۴۰۳/۰۸/۱۶ ۰۰:۳۵
ما چاره ای نداریم جز اینکه پناه ببریم به آغوش خدا