5.328E3

هنر ظریف رهایی از دغدغه ها رو توصیه میکنم

همین ورژنش رو

بقیه ورژن هاش کمی بی ادبانس

  • ۱۴۰۴/۰۷/۲۵ ۱۰:۵۲
5.327E3

دوست دارم ایدئولوژی های خیلی سطح بالا بدم. اما در حال حاضر تنها خروجیم اینه که هر لحظه به حماقت ها و اشتباهات جدید تری از خودم پی میبرم و به هر صورت خرسندم که اینا رو میبینم.

  • ۱۴۰۴/۰۷/۲۴ ۱۹:۳۶
5.322E3

فکر میکردم یه بچه ۱۱ ساله هیچ فهمی از عشق نداشته باشه. خب. من هم درکی نداشتم. اما فهم چرا. زیاد. کافی.

  • ۱۴۰۴/۰۷/۲۲ ۲۳:۲۹
5.319E3

بنویس پشتکار. بخون احساس ناکافی بودن.

  • ۱۴۰۴/۰۷/۲۰ ۲۲:۲۷
5.318E3

واقعا ایده ای ندارم که چطوری میشه curly ها رو هشت نه ساعت زیر مقنعه سالم نگه داشت

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۸ ۲۳:۴۷
5.317E3

کاش با ساقی حسابم پاک میشد سالهاست

او به من جامی بدهکار است و من جانی به وی

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۷ ۱۳:۱۸
5.316E3

توی این شرایط روحی فقط Girl in the basement  رو کم داشتم.

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۶ ۱۹:۵۰
5.315E3

توی خونه مورد علاقم با امین ترین آدم زندگیم توی طبیعت پاییزی زیر کرسی نشستیم و دارم بهترین بستنی که توی زندگیم چشیدم رو میخورم. و دلم خیلی گرفته. خیلی.

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۵ ۱۹:۰۳
5.314E3

خدایا به ما چیزایی بچشون که تف بندازیم روی این لذات مقطعی دنیا 

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۵ ۱۸:۴۱
5.313E3

اونموقع نمیخواستم نمیتونستم و میترسیدم درموردش حرف بزنم. الان نمیترسم و میتونم. و دلم میخواد از همشون تایید بگیرم که اون یه دروغ بامزه بود.

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۵ ۱۲:۱۸
5.312E3

انقدر دلم گرفته که خدا میدونه

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۴ ۲۱:۵۶
5.311E3

زندگی ترسناکه

آدما از زندگی هم ترسناک ترن

و من از همشون بیشتر

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۴ ۱۸:۲۶
5.308E3

مغز من توی شرایطی که درکی ازش نداره در حالت فریز قرار میگیره. من همیشه به موضوعات مهم زمانی میپردازم که تاریخ انقضاشون گذشته. از خودم ممنونم که توی اون شرایط کاری انجام نمیدم. چون هر رفتار احمقانه ای محتمله.

.

.

.

› الان دارم به موضوعاتی که ۶ یا ۷ سال پیش باید بهشون فکر میکردم فکر میکنم :))

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۴ ۰۸:۵۸
5.307E3

راستش دارم خاطرات سمی گذشته رو مرور میکنم و از اینکه تونستم از اون فضای اسیدی زنده بیرون بیام پر ندارم!

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۳ ۲۰:۰۷
5.306E3

تو فکر میکنی من خوشم نمیاد که بقیه از من خوششون بیاد؟ چرا من خوشم میاد و من عصبانی میشم. و من لذت میبرم و من متاسف میشم.  دوپامین های من ترشح میشن. و من ناراحت میشم

.

.

.

› ما اینیم

› پذیرفته شده است؟ ابدا.

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۳ ۱۸:۴۰
5.304E3

خیلی از چیزایی که دوست دارم هرگز اونطور که گمان میکنیم، اتفاق نخواهند افتاد.

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۲ ۱۶:۳۳
5.303E3

بین کسی که ثروتمنده با کسی که دوست داره ثروتمند باشه فاصله ای وجود داره که راحت دیده نمیشه

  • ۱۴۰۴/۰۷/۱۰ ۲۰:۲۷
5.302E3

مریم بهم چیزای زیادی یاد داده

اینکه دنیا همیشه استدلال های منطقی بی رحمانه ای بر ضد ما داره و ما اگه نپذیریمش، یعنی خواستیم بخشی از جهان رو نادیده بگیریم

  • ۱۴۰۴/۰۷/۰۹ ۲۲:۰۱
5.301E3

من یه دختر با فوبیای اجتماعی، EQ پایین، هوش فضایی خوب و ذهن تحلیلی فوق العاده هستم. که داره برای بقای خودش توی جامعه تلاش میکنه. گلایه ای نیست. خداروشکر که به اینا آگاهم

  • ۱۴۰۴/۰۷/۰۸ ۲۳:۵۱
5.3E3

باید که شیوه‌ی سخنم را عوض کنم

شد شد

نشد دهنم را عوض کنم

  • ۱۴۰۴/۰۷/۰۸ ۲۲:۴۱
ما چاره ای نداریم جز اینکه پناه ببریم به آغوش خدا