از بیشتر جاذبه هایی ک بهشون تمایل دارم

به شدت وحشت دارم

.

.

.

.

← باید صبر کنم، تا جایگزین براش پیدا شه

← میشه، من باس صبر کنم

← اینو باید برای خودم تکرار کنم

دعا میکنم

آدما یا عاشق نشن

یا به هم برسن.....

.

.

.

.

← خدا بی دلیل نمیگه چشماتونو فرودارید

← من باس گوشامم فرو دارم :((

تو اوج شادی

یه حس خاص

میتونه ببره منو

ماورای غم

میتونه همه ی اتفاقات رو غم انگیز کنه.....

من عرف نفسه

فقد عرف ربه

.

.

.

.

← یعنی من قرار نیس خدامو بشناسم :((

مکن ای صبح طلوع......

دلم تنگ شده بود...

برا اینجا

صدای سکوت رو زیاد دوست دارم

.

.

.

.

← خدایا شکرت

←بابت اتفاق های زیبای جدید

.....مسلمانان...تسلیت

میخوام ریسک کنم

ی ریسک بزرگ

یه چهارچوب جدید

ی زندگی جدید

التماس دعا

.

.

.

.

← من عادت ندارم بگم التماس دعا

← از ته دل....دعا کنید

درویشی ام   

در راه عاشقانت بساط پهن کرده       

گدایی میکند     

نشانی تو را گرفتم 

اینجا را نشانم دادن     

"من ر د بو ی تو را میبوسم" 

.

.

.

← قلم من برای روی کاغذه

یه مجسمه خریدم.... پر از حس... یه هدیه برا مخاطبی ک وجود خارجی نداره.....

:)

.

.

.

.

← الهی شکر

← چهار سال بعد نوشت: چهار سال گذشت هنو مخاطب برا این مجسمه من پیدا نشد :))))

.

.

.

.

.

.

.

← بعضی وقتا فقط جو گیر شدن میتونه چرخ اراده رو بچرخونه.....

← خدایا شکر :)

مسجد رفتن خوبه

اما برا چه کاری رفتن نتیجه رو تعیین میکنه

هر که عشقش بیش

دردش بیشتر

نمیدونم چرا هر کار میکنم نمیتونم خوشبختی رو توی ماشین مدل بالا و خونه بالا شهر ببینم

اصلا نمیتونم به این فکر کنم من توی فلان جای شهر توی فلان مهمونی از لذت بیش از حد نمیدونم چیکار کنم و یه پدر اونطف تر داره بار شرمندگی گرسنگی و سرمای بچه هاش و به دوش میکشه

یا یه بچه از نداری میاد پیش یه عابر التماس میکنه که فلان چیز و از من بخرید والا برم خونه کتک میخورم

یا یکی دیگه به هر دلیل ورشکست شده و هر روز داره با طلبکار ها سر و کله میزنه و پسر هشت سالش هر روز داره مورد تمسخر واقع میشه

یا چه و چه و چه

اصلا نمیتونم خوشبختی رو توی ثروتی یا شهرت یا شهوتی که که باس توش غوطه ور شد ببینم

هر چیزی تا یه حدیش خوبه

زیادی لذت بردن پدر وجدان ادمو درمیاره

الان نیاره سر هفتاد سالگی میاره

.

.

.

.

← البته طمع راحت میتونه درد وجدانو تا یه جاهایی خفه کنه

←... باس دعا کنیم ......

نوشتن منو آروم میکنه

چه اینجا

چه توی دفترچه

چه شیرین چه تلخ

حقیقت من رو آروم میکنه

عجیب

تازه هنوز ما طرد نشدیم

هنوز فحش نشنیدیم

مگه نگفتن مث نگه داشتن آتیش کف دست

کو؟؟

اصلا شاید توهم زدیم دین داریم....

هیچکس به اندازه یه دوست تعارفی نمیتون اعصاب منو بریزه به هم

.

.

.

.

.

.

← عجب گیری کردیما

:)

روز خوبی ساختیم

خدا رو شکر...

یه گناه کبیره که خدا اصلا نمیبخشتش یاس از خداس

این یعنی چی؟

جز این معنی رو میده که خدا خیلی ناراحت میشه ازینکه ما بهش امید نداشته باشیم

امید یعنی چی؟

یعنی حسی که همه ی سختیا رو شیرین میکنه

این جز این معنی رو میده که خدا دوست نداره ما رنج تلخ بکشیم؟؟؟

این غیر از اثبات عشق خدا به ماس؟؟؟

میگن اون دنیا هیچ کار خوبی کارساز نیس

به جز امید به خدا....

این جز این معنی رو میده که خدا همونجوری که ته عدله

ته عشقه؟؟؟؟

جزین معنی رو میده؟؟؟

.

.

.

.

← آقای پناهیان میگه... خدا میبره آدمو تا مرز نا امیدی...اخلاقش اینجوریه

←میگه با دعا کاری میشه کرد که با موشک نمیشه

←میگه خدا بی سبب میتونه وضع دنیا رو تغییر بده

← میگه خدا همه چی داره همه چی پیش خداس

←ما رو زمین دنبال چی میگردیم؟؟؟؟

← دنبال چی میگردییم؟؟؟؟

ازینکه یه کار اشتباهیو برا خودم توجیح میکنم

حالم بهم میخوره